من انقلابی‌ام

من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. امام خامنه ای

من انقلابی‌ام

من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. امام خامنه ای

مثل رهبرم امام خامنه ای انقلابی هستم.
در این وبلاگ با هیچکس بجز امام خامنه ای نائب امام زمان عهد اخوت نبستم.
یاعلی

عاشورا برای دشمنی سگ هار منطقه کافیست

شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ب.ظ

وقتی در سال 1393 امام خامنه‌ای در سخنرانی خود گفتند: جوانان ما عاشق مبارزه با صهیونیست هستند, وقتی این جمله شد مهمترین جمله و جمله سال رهبر انقلاب انتخاب شد, وقتی کمپین ما عاشق مبارزه با صهیونیست هستیم راه افتاد. خیلی‌ها به دنبال دلیل مبارزه با صهیونیست بودند, وقتی انقلاب ایران پیروز شد؛ آمریکا اولین کشوری شد که این انقلاب و نظام را به رسمیت شناخت, خیلی‌ها حتی بعد از گذشت وسی وچند سال هنوز دلیل دشمنی ایران با رژیم جعلی صهیونیستی را نفهمیدند, ونمیدانند؛ چرا وقتی آمریکا که به عنوان اولین کشوری که انقلاب اسلامی را به رسمیت شناخت, امام خمینی بعد از خبر قطع رابطه ایران وآمریکا اظهار خوشحالی میکنند, وچرا پرچم اسرائیل به عنوان تنها کشوری که عضو سازمان ملل هست از سفارتش در تهران به پائین کشیده می‌شود؛ و پرچم فلسطین جایگزین آن می‌شود, و ایران به طور رسمی تنها با رژیم غاصب صهیونیستی به طور رسمی روابط خود را نه تنها قطع میکند؛ بلکه به دنبال از بین بردن این رژیم است.


ولی چرا امام خمینی از همان اول به دنبال نابودی اسرائیل بود؟ چرا وقتی در دستورالعمل 3 ماده‌ای رژیم شاه به وعاظ ماه محرم که یکی از بندهای آن نگفتن از اسرائیل است امام خمینی میگوید؛ از اسرائیل نگویم, پس از چه بگویم؟ چرا از همان اول آقا روح الله پرچم‌دار دشمنی با صهیونیست جهانی شد؟ مگر نمیدانست تقریباٌ اینها دارند جهان اداره می‌کنند؟ وشرکت‌های بزرگ جهانی و چند ملیتی در اختیار یهودیان صهیونیست یا طرفداران صهیونیست است؟

 

چرا ایران برخلاف تمامی انقلاب‌های قبلی؛ انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب روسیه و ... اولین انقلاب ضداستکبارستیزی و ضد صهیونیستی است؟اگر برای بهتر شدن وضعیت اقتصادی انقلاب کردیم، اگر بعد از گذشت، هزار و خورده‌ای سال هنوز که هنوز است خون ارباب برای ما تازه است، و ما هوز رچم قرمز برسر گنید ارباب میزنیم، که در فرهنگ عرب یعنی کسی که کشته شده وهنوز خونخواه او نیامده و ما منتظر خونخواه او هستیم؟ مگر مختار قیام نکرد؟ و کسانی که در واقعه روز عاشورا نقش داشتند به بدترین شکل ممکن نکشت؟ پس ما امام زمان از چه کسی باید انتقام بگیرد؟ خونخواه ارباب که مهدی صاحب الزمان است؛ از چه کسی باید انتقام خون ارباب را بگیرد؟ مگر شمر؛ عمرسعد، حرمله و... به دست مختار کشته نشدند؟ مگر یزید نمرده است؟ پس امام زمان از چه کسی می‌خواهد انتقام بگیرد؟ با کاری که مختار دیگر دیگر میماند روز قیامت و خدا وارباب حساب و کتاب با این افراد، مگر اینکه پشت پرده کسانی دیگر بوده باشند، و هنوز که هنوز در حال دشمنی و انحراف در دین خدا باشند، که امام زمان باید با آنها بجنگد و هم دین خدا از انحراف نجات دهد  وهم انتقام خون ارباب را بگیرد.

اما پشت پرده چه کسی و چه گروهی قرار داشت و دارد که هنوز که هنوز خود را برتر از همه میداند و از گسترش اسلام و بخصوص شیعه حراص دارد و اگر امام زمان بیاید تاج و تخت را برهم خواهد زد؟

 

شاید نزدیکترین گزینه؛ بهتره بگم تنها گزینه که این خصوصیات برای آن می‌شود متصور یهود باشد؛

بله قوم یهود، قبل از اینکه دین باشد، قومیت و نژاد است.

وقتی به تاریخ رجوع می‌کنیم میبینیم که هرجا صحبت از انحراف در دین خداست؛ پای قوم  یهود می‌درخشد.وقتی به واقعه کربلا و به روز عاشورا نگاه می‌کنیم.میبینیم باز هم دست پیدا و پنهان یهود در این واقعه دست داشته است. وحتی به دلایل عدم تحقق غدیر میپردازیم؛ میبینیم که امکان ندارد که بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی دست بیعتی که در غدیر به مولا علی داده شده است، فراموش شود مگر اینکه از قبل برنامه‌ریزی‌هایی در این مورد انجام شده باشد، وبا برنامه ریزی قبلی غدیر را به دست فراموشی سپرده شد.وقتی میبینیم ابوهریره و  کعب الاحبار یهودی که به ظاهر اعلام کرده بودند ما مسلمان شدیم و کلاٌ یکسال از عمر پیغمبر را درک کرده بودند؛ فقط از ابوهریره بیش از4000هزار حدیث جعل نقل شده است، یعنی بیش از همه صحابه پیامبر، حدیثهای جعلی که کار را به جائی کشاند که خلیفه دوم را وادار کرد دستور بدهد ابوهریره را شلاق بزنند؛ و بگوید این حدیثهایی که تو میگویی ما اصلاٌ نشنیدیم، وجبی بهشت میفروختند، دیگر شما به چه چیزی میگویید انحراف در دین؟ و منتظر هستید یهود دیگر چه کار کند تا باور کنید بسیاری از انحرافات در دین کار یهود بوده است؟

 

و حتی در قرآن آمده است:

 

 

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّالنَّاسِ‏ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ قالُوا إِنَّا نَصارى‏ ذلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسینَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ (82 مائده)

 

 هر آینه دشمن ترین نسبت به مسلمانان یهود ومشرکان را خواهی یافت .و با محبت تر از همه کس با اهل ایمان آنان را که گویند ما نصرانی هستیم .این دوستی نصاری نسبت به مسلمین به این سبب هست که برخی دانشمند وپارسا هستند و آنها تکبر وگردنکشی بر حکم خدا نمیکنند .

 

در روز عاشورا ارباب رفت بالای شتر که همه او را ببینند،شش ماهه آورد نفهمیدند؛ عمامه پیغمبر آورد نفهمیدند، هلهله کردند تا صدای ارباب به آنها نرسد، میگوید چون مال حرام خورده‌اید ولی قبل از آن در خطبه‌ای بیان میدارد:

 می دانید منشأ این جنگ داخلی چیست؟ می دانید چه کسی شما را وادار کرده که این آتش مشتعل را شعله ور کنید؟ کسی که دشمن مشترک من و شماست «و حششتم علینا نار الفتن التی خبأها عدوّکم و عدوّنا»(فرمود: الان شما باد می زنید به آتش فتنه که این آتش را دشمن مشترک من و شما ایجاد کرده.)

 این دشمن مشترک کیست؟ که در سال 61 هجری مسلمانان را به جنگ نوه پیامبر، کسی که سید جوانان اهل بهشت نامیده شده روی دوش پیامبر بزرگ شده، کسی که پسر دختر پیامبر است، و هنوز خیلی‌ها جملاتی که پیامبر در رسای ارباب گفته بود را به یاد داشتند.به راستی این دشمن مشترک چه کسی هست که مسلمانان را رودرروی هم قرار داد؟

معمولا تا اسم دشمن به میان می‌آید،ذهن ما به سمت معاویه ویزید بنی امیه میرود، در حالی که ما در زیارت عاشورا اینگونه می خوانیم: اللهم خص انت اول ظالم باللعن منی و ابدا به اولا ثم الثانی و الثالث و الرابع اللهم العن یزید خامسا و العن عبید الله بن زیاد وابن مرجانة و عمر بن سعد و ...
اینجاست که می بینیم گزینه اولی که در ذهن ما نقش بسته بود یعنی یزید نفر پنجم لعن است و «اول ظالم» با تمام ظالمان متفاوت است.باید بیشتر به کلید واژه‌های قرآنی و ادعیه دقت کنیم. در زیارت عاشورا ما حدود 30 سلام و 60 لعن داریم و این یعنی اهمیت دشمن شناسی در برابر دوست شناسی. اول ما لعن میفرستیم وسپس سلام میدهیم در زیارت عاشورا و حتی موقع اذان اول میگوئیم لاالله و سپس میگوئیم الاالله، یعنی اول مشخص میکنیم با چه کسی نیستیم؛ وبا چه کسانی دشمن هستیم سپس دوستان خود را مشخص میکنیم. چرا که اگر دشمن را به دوستان نشناسانیم، اتفاقات صدر اسلام تکرار می شود چه بسا که دوستان تبدیل به دشمن شوند. دشمنان تبدیل به دوست گردند.در قرآن دشمنان مسلمانان بارها معرفی شده اند. گروه اول مشرکان، گروه دوم منافقان و گروه سوم یهود و نصاری هستند.

با کمی دقت متوجه میشویم حدود یک ششم آیات قرآن در مورد یهود هست، و قرآن در 8 جا به یهود فحش مستقیم داده و یک جا هم گذاشته رای کاغذ فحش داده، ویادمان هم باشد قرآن بنی اسرائیل را با یهود جدا کرده و هرجا بنی اسرائیل گفته است، منظور اهل کتاب هست. ما باید به این واژه شناسی‌ها و الفاظ در قرآن و ادعیه بیشتر دقت کنیم.این تاکید مدام در قرآن و احادیث بخاطر ضربات جبران ناپذیری است که اسلام از ناحیه یهود خورده است،شاید غفلت اصلی مسلمانا در صدر اسلام همین نقطه بوده است. منافقان در واقع پیاده نظام این گروه هستند و در صدر اسلام نیز ضربات اصلی از توطئه های یهود و نصاری به دین وارد شد. درپایان سخنران محترم با بیان روایاتی ازامام صادق علیه السلام بیان داشت که دست یهود درشهادت امام علی ,امام حسن وامام حسین علیهم السلام محرزاست.

وقتی به مسببین ظاهری واقعه کربلا نگاه می‌کنیم، میبینیم یزید که از بنی امیه است، با نگاهی به شجره بنی امیه که در قرآن به آن عنوان شجره ملعونه یاد شده است.

دشمنی بنی امیه با بنی هاشم و موضع گیری ایشان در برابر قرآن و پیامبر (ص) موجب شد آیاتی از قرآن دربارۀ آنها نازل شود، اما در هیچ آیه‌ای به طور رسمی و صریح از ایـن طایـفه نـامی نیـامده اسـت و هیـچ  آیه‌ای در مدح بنی امیه و یا یا یکی از افراد این طایفه نازل نشده است.
«...وَما جَعَلنا الرُّءیا الَّتی اَرَیناکَ اِلّا فِتنَةً لِلنّاسِ وَالشَّجَرَةَ المَلعونَةَ فِی القُرانِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَما یََزیدُهُم اِلّا طغیاناً کَبیراً»

«..و ما آن رؤیایی را که به تو نشان دادیم فقط برای آزمایش مردم بود، همچنین شجرۀ ملعونه (درخت نفرین شده) را که در قرآن ذکر کرده‌ایم و ما آنها را بیم داده (و انزار) می‌کنیم اما جز طغیان عظیم، چیزی بر آنها نمی‌افزاید» 
 
اغلب مفسران این آیه را دربارۀ بنی امیه می‌دانند، جمعی از مفسران شأن نزول این آیه را اشارۀ به جریان معروفی می‌دانند که در ضمن آن پیامبر (ص) در خواب دید میمونهایی از منبر او بالا می‌روند و پائین می‌آیند، این میمونها را بنی امیه تفسیر کرده‌اند. شجرۀ ملعونه نیز یکی از اقوام ملعونه در کلام خداست، این شجره، دودمان بنی امیه است.

 

وقتی به بنی امیه و شجره ملعون امیه نگاه میکنیم، میبینیم امیه غلام رومی بوده، وهنگامی که نوجوانی بیش نبود خریداری شده است و هیچ نسبتی با پیامبر  و قوم پیامبر ندارد،نسب حضرت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و ابوسفیان ملعون کاملاً مشخص است.در بسیاری از منابع تاریخی درباره نسب امیه چنین آمده است که عبدالشمس او را به عنوان برده از شام خریده و طبق رسم جاهلی فرزندخواندگی او را به خود ملحق کرده بود یعنی او را به فرزندی گرفته بود. در جایی از نهج البلاغه هست که در نامه ای معاویه ادعای خویشاوندی با امام علی (ع) را میکند و حضرت جواب محکمی به او می دهد ... مولا میفرماید : من از قریش هستم و تو به قریش چسبیده . اشاره به امیه دارد که عبد شمس از شام به عنوان برده آورده بود ...

 خداوند نیز  در قرآن درباره  می‌فرماید: فقاتلوا ائمة الکفر انهم لا ایمان لهم 

(با پیشوایان کفر جنگ کنید که سوگندهاى آنها احترامى ندارد که رعایت شود)


وطبق بعضی از روایات نسل بنی امیه از یهودیان  هست، وقتی به تاریخ سر میزنیم میبینیم ابوسفیان پدر معاویه در صف اول جنگ ومبارزه با پیامبر بودند.با یک نگاه خیلی عادی به دربار معاویه نگاه می‌کنیم؛ میبینیم مادر یزید میسون  دختر بجدل کلبی از طایفه بنی کلب است که مسیحی بود که معاویه فقط با شنیدن تعریف چهره زیبای و اندام موزون او عاشق او می‌شود؛ و اورا از قبیله‌اش به زور خریداری میکند؛ هر چند بعضی اعتقاد دارند که یزید حرامزاده‌ای بیش نیست و دائی‌های یزید مسئولیت تربیت او را بر عهده داشتند، و مشاور اصلی یزید هم شخصی به نام سرجون بود که با مشورت او بود عبیداللَّه بن زیاد با اینکه حاکم بصره بود با حفظ سمت به حاکمیت شهر کوفه منصوب کرد با همین مشورت به نقش موثر او در واقعه عاشورا پی میبریم، در هنگام مرگ معاویه به پسرش یزید که بر خلاف صلح نامه‌ای که با امام حسن مجتبی امضاء کرده بود،خلافت او را اعلام کرده بود، وصیت کرد که در مرگ عبدالله بن زبیر خشونت به خرج دهد امّا با عبدالرحمن بن ابی بکر و حسین بن علی به جنگ برنخیزد. معاویه که طبق نوشته تاریخ از فرزندان زنازاده هندجرخوار بوده است؛هند دختر عتبة بن ربیعه بن عبد شمس بن عبد مناف بود که پدرش از رجال متنفذ و معروف عرب به شمار مى آمد. هندی که همسر ابوسفیان بود؛ مانند مادرش حمامه از زنان فاحش وخوشگذران وشهوت پرست معروف زمان خویش بود، هند اشتیاق زیادى داشت که نامش نقل مجالس و نقل محافل گردد و مرد و زن هنرو زیبایی او را بستایند.. هندی که از خواندان بنی امیه بود؛ امیه که حتی برخلاف رسم جاهلیت که بعد پسر بعد از مرگ شوهر مادر خود را به عقد خودش در می‌آورد، در زمان حیات خویش همسرش را به عقد پسرش در آورد.گفتنی است هنگامی که هند به معاویه باردار شد از روی نقشه  با ابوسفیان ازدواج نمود واو را به او بست !!!

امام حسن نیزدر جایی  به معاویه فرمود:

من نسب تو را می‌شناسم. و به طور تلویحی اشاره فرمود ابوسفیان پدر معاویه نیست.

بعضی میگویند ما یهود خوب داریم؛یهود بد داریم شما چه کار به یهود خوب دارید، چکار به فلسطین دارید؟ اصلاٌ چرا آقا روح الله گفت اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود؟ بشین کشور خودتو درست کن تازه انقلاب کردی؟ اصلاٌ دعوای ما با صهیونیست‌ها سر اینه که چرا فلسطین اشغال کردند؟ پس چرا کلا با بقیه سیاست‌هاشون مشکل داریم؟
چون اگر فقط وفقط بخاطر مسئله اشغال فلسطین بود کار ما اسلامی محض نبود؛ ماجرای اسرائیل قرآنی؛ قرآنی است؛ همان آیه 82 مائده، یه سوال مصداق یهودی که قرآن گفته الان چیه؟ اگه مصداق اون یهودی که قرآن بهش فحش داده ولعنتش کرده و گفته دشمن‌ترین افراد نسبت به شما مومنان بعد کفار یهودیان هستند، اسرائیل نیست؛ پس کدام قشر از یهودیان هستند؟ توی خود آمریکا و حتی سراسر جهان بعضی اوقات میبنیم که حتی خود یهودیان هم برعلیه رژیم صهیونیستی تظاهرات میکنند و میگویند، این از ما نیست؟ مسئله فلسطین برای ما مسئله دوم است چون اسرائیل و یهود؛ مسجد الاقصی را گرفته؛ چون توی قرآن آمده دشمن‌ترین افراد نسبت به شما یهود است، و یهود را به دوستی نگیرید، چون وقتی به تاریخ رجوع میکنیم؛ میبینیم یهود نقش اصلی را دست و فقط با یکسری عروسک که فقط اسم اسلام را یدک میکشیدند؛ به دنبال حذف نسل امامت بودند؛ به قول حاج آقا طائب فرمانده قراگاه عمار و از استادان و تاریخ شناسان بزرگ صدراسلام یک جمله قشنگ داره؛ میگه سرجونی که همه میشناسند، فقط و فقط یکی از یهودیان و نفوذی‌هایی بود که به دربار معاویه و درون اسلام موفق به نفوذ شده‌اند. و با مشورت و نقشه یهود بود که غدیر به سرانجام نرسید، و عاشورا رو همان‌هائی که از به غدیر پشت کردند، اجازه نفوذ یهود را دادند؛ همانهائی که به حرف نفوذی‌های اسلام بودند گوش دادند؛ و اجازه نفوذ جریان انحرافی را به اسلام دادند.وقتی به داستان عاشورا نگاه می‌کنم. بدجوری یاد این شعر می‌افتم:

همان هایی که از حیدر بریدند
حسین ابن علی را سر بریدند
نبود گر روی زهرا را نشانه
نمی زد کس به زینب تازیانه
اگر محسن چو گل پرپر نمیشد
بخون رنگین علی اصغر نمیشد

اگر فتنه نمیشد در مدینه
نمیخورد از عدو سیلی سکینه

همان حبلی که بر حبل المتین شد
غل و زنجیر زین العابدین شد

همان آتش که درب خانه پا شد
به دشت کربلا در خیمه ها شد



لعن الله علی عدوّک یا علی علیه السلام

لعن الله علی عدوّک یا زهرا سلام الله علیک

لعن الله علی عدوّک یا حسین علیه السلام


حجت الاسلام حسین طباطبایی، استاد حوزه و دانشگاه،1393/09/23 در برنامه تلویزیونی شب های آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما با بیان این که در کتاب های مقدس یهودیان و مسیحیان یعنی انجیل و تورات عهد عتیق و عهد جدید درباره واقعه عاشورا سخن گفته شده است، اظهار داشت: در کتاب ارمیای نبی در فصل 46 به واقعه عاشورا اشاره شده و در آن آمده فرعون و پسر کنیزی حادثه و تخریب بزرگی در عالم ایجاد می‌کند و در کنار نهر فرات ذبحی عظیم اتفاق می‌افتد که این روز، روز انتقام خداوند است.

 

استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در تاریخ مسیحیان و یهودیان هیچ واقعه ای با این ویژگی ها اتفاق نیفتاده که این موضوع نشان می‌دهد این واقعه تنها منحصر به عاشورا است و همچنین حاج بابای قزوینی یکی از یهودیان سرشناس که بعدها مسلمان و شیعه می‌شود  در کتاب خود تحت عنوان مظهر شهود فی رد یهود به بیان واقعه عاشورا از سوی کتاب های یهود اشاره می‌کند و علت این‌که یهودیان و مسیحیان حضرت رسول الله(ص) را نمی‌پذیرند ناشی از کینه نژادپرستی آنها نسبت به اسلام و رسول اکرم(ص) است.

 

حجت‌الاسلام طباطبایی با اشاره به این‌که در کتاب وحی کودک که از کتاب های بسیار قدیمی یهویان و مسیحیان است باز هم به این موضوع اشاره شده است، تاکید کرد: در این کتاب آمده که سر امام حسین(ع)  با خنجر بریده شده و به داستان حضرت قاسم (ع) هم اشاره شده است.

 

وی افزود: با وجود این که مسیحیان و یهودیان از بیان واقعه عاشورا در کتاب های تاریخی خود با خبر بودند واکنش آنها نسبت به بعثت پیامبر اسلام به چهار شکل بود که دسته اول گروهی از علمای مسیحی و یهودی بودند که گرایش های نژاد پرستانه نداشتند و به اسلام گرویدند، دسته دوم گروهی از مردم عادی بودند که به دنبال حق بوده و با ظهور اسلام مسلمان شدند، دسته سوم گروهی بودند که طرفدار حکومت ها بودند و با روی کار آمدن حکومت اسلامی مسلمان شدند و جریان چهارم هم مسیحیان و یهودیانی بودند که با نگاه نژادپرستانه با رسول خدا برخورد کردند و زمانی که متوجه شدند حضرت رسول از نسل حضرت اسحاق نیستند به ایشان ایمان نیاورده و کمر به نابودی اسلام بسته که تشکیک در غدیر، مشاوره خلفا، حضور عمروعاص در حکومت بنی امیه و تربیت یزید به وسیله یهودیان و مسیحیانی که او را دعوت به شراب خواری می‌کردند و مادر یزید، میسور که زنی مسیحی بود و یزید از راه نامشروع به وجود آمد از نقشه های این گروه برای نابودی اسلام و شهادت اهل بیت(ع) از جمله امام حسین(ع) بود.

 

استاد حوزه و دانشگاه با بیان این که اگر تاریخ اسلام را بررسی کنیم متوجه می شویم که مشاوران یهودی یزید و تربیت مسیحی او زمینه شهادت امام حسین(ع) را فراهم کرد، یادآور شد: اگر تاریخ اسلام را بررسی کنید می توانید توطئه های یهود علیه اسلام را از دوران پیامبر(ص) تا عصر ناصر الدین شاه و پس از آن در زمان کنونی پیگیری کنید.


نهضت امام حسین(ع) با مرگ معاویه آغاز شد، ایشان در جریان دعوت به بیعت با یزید پس از معرفی خود و یزید فرموند؛ «مثل من با مثل یزید بیعت نمی‌کند»


همین حادثه عاشورا برای دشمنی با رژیم صهیونیستی و کل صهیونیست‌ها و حامیان او برای نوکران ارباب کافی است. و بخاطر همین که نگذاریم دیگر عاشورا تکرار شود باید اسرائیل را از بین ببریم.

 یا علی


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی