من انقلابی‌ام

من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. امام خامنه ای

من انقلابی‌ام

من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام، حرف را صریح و صادقانه میگویم. امام خامنه ای

مثل رهبرم امام خامنه ای انقلابی هستم.
در این وبلاگ با هیچکس بجز امام خامنه ای نائب امام زمان عهد اخوت نبستم.
یاعلی

شمر امان نامه را به سوی اردوگاه امام برد. وقتی رسید، فریاد برآورد: «أَیْنَ بَنُوا أُخْتِنَا»؛ خواهرزادگان ما کجایند؟



حضرت عباس(علیه السلام) و برادرانش سکوت کردند. حسین بن علی (علیه السلام) به آنها فرمود: «پاسخش را بدهید، اگر چه فاسق است». حضرت عباس(علیه السلام) به همراه برادرانش به سوی او رفتند شمر از امان نامه سخن گفت. اما فرزندان ام البنین به او گفتند: «خدا تو و امان تو را لعنت کند! آیا به ما امان می دهی، در حالی که پسر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) امان ندارد؟!» شمر با دیدن قاطعیت حضرت عباس(علیه السلام) و برادرانش خشمگین و سرافکنده به سوی لشکر خود بازگشت.

شب عاشورا وقتی شمر ملعون عباس را صدا زد،
□عباس تا وقتی امام حسین(ع) نفرمود جوابش را نداد.




ما عباس می‌خواهیم که تا امامش اجازه نداده با دشمن دست ندهد،
و با دشمن تماس نگیرد؛ اگر عباس می‌گفت که حالا بگذار ببینم شمر چه
میگوید، امروز نامی از عباس نمانده بود.

✔عباس! به دشمن دست ندادی، خدا دستهایت را قبول کرد، عباس!

✔به دشمن نگاه غضبناک کردی، خدا چشمهایت را قبول کرد...

نطق انقلابی استاد پناهیان در بیت رهبری... شب تاسوعا

یادمان باشد روضه واقعی عباس نه بریدن دستانش است؛ نه تیر خوردن به چشمانش است، و نه حتی ناامید شدن ساقی بعد از خوردن تیر به مشکش و پاره شدن وریختن آب از مشک هست، نه روضه علمدار همیسن امان نامه است؛ وقتی حضرت زینب با خودش گفت نکنه برادرش علمدار  لشگر ارباب امان نامه رو قبول کنه, وقتی حرم اهل بیت یه لحظه فکر کردند نکنه بی علمدار بشن,رقیه پیش خودش گفت نکنه دیگه عمو نداشته باشم؛دنیا رو روی دوش‌های عمو نبینه؛ وقتی استاد رزم علی اکبر با مان نامه روبرو شد؛ترور شخصیت شد. روضه عباس اینه وقتی پیش خودش فکر کرد به قول خودمون کجا سوتی داده بود؟ کجا برای ارباب کم گذاشته بود که شمر به خودش همچین جراتی داد تا بهش پیشنهاد امان نامه بده؟ عباس از این ناراحت شد؛ روضه علمدار حسین اینه...

روضه علمدارحسین رو برای نائب مهدی تکرار نکنیم. اگر هم قراره تاریخ رو تکرار کنیم مثل علمدار عمل کنیم؛ تا وقتی حسین زمان اجازه نداد با دشمن دست ندیم و حتی اگه بهمون پیشنهاد امان نامه دادن قبول نکنیم.

حاج آقا پناهیان:
می خواهم از ابوالفضل العباس تعریفی کنم که لبخند رو بر لبهای حسین نشاند..
وقتی شمر برای عباس امان نامه فرستاد عباس داشت دق میکرد و کفت: "خدا کار من به چایی رسیده که دشمن به من طمع کرده!"

تاسوعا به نام عباس است ، عباس در تاسوعا شهید نشد!
【عباس تاسوعا مرد عاشورا شهید شد...】
وقتی شمر عباس رو در تاسوعا با صدای مهربون صدا کرد، عباس دق کرد!
عباس جواب نداد ...
حسین گفت عباس قبولت دارم برو جوابش را بده میدونم برات سخته ولی جوابش رو بده!
عباس برگشت به زینب نگاهی کرد ... و رفت ! و امان نامه شمر را به صورتش کوبید!
.
.
.
• عباس به دشمن دست ندادی، خدا دستهاتو قبول کرد.
• عباس به دشمن نگاه نکردی، خدا چشمهاتو قبول کرد.
• عباس جلوی دشمن حسین سر خم نکردی، خدا سرت رو قبول کرد. به یاد قمر بنی هاشم که دست داد ولی دست نداد!

یا قمر بنی هاشم علیه السلام

التماس دعا رفقا

یاعلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی